مبانی نظری میانجیگری در مناقشات بینالمللی
نویسندگان
چکیده
روندتحولات نگرشدولتهابرایحل اختلافاتواستفادهازروشهایمسالمتآمیزجایگزین توسل به زور، از اواخر قرن ۱۹ و ۲۰ ، سرعت بیشتری به خود گرفت و بابرگزاری کنفرانسهایبینالمللیوامضایکنوانسیونهایمختلفتلاششدکهروشهایمسالمتآمیز حل اختلافات، قانونمند شود؛ برای اجرای این طرح، میانجیگری به عنوانیک ابزار کارآمد برای کنترل منازعه و حل و فصل اختلافات از طریق مسالمتآمیز بیشاز پیش از اهمیت ویژهای برخوردار گردید. در همین راستا، نویسنده مقاله سعی دارد باتعریف مناقشه در ابعاد مختلف و دستهبندی اختلافات از سه منظر سیاسی، حقوقی و فنیبه راه حلهای مسالمتامیز اختلافات بینالمللی بپردازد و با استفاده از مفاهیم، تعاریفو اهداف میانجیگری، چارچوبی برای فهم کلی و آشنایی بیشتر با این ابزار دیپلماتیکترسیم نماید. نگارنده مقاله برای رسیدن به یک تعریف جامع از میانجی گری به چهارعنصر اساسی: زمینه میانجیگری، طرفین مناقشه، میانجی و روش میانجیگری پرداختهاست و هدف خود را از این مباحث ارائه الگویی تئوریک از میانجیگری که موجب شناختعمیق مناقشات است، میداند.
منابع مشابه
ارزیابی چالشهای نظری و فلسفی دیوان کیفری بینالمللی
پس از پذیرش اساسنامه روم در پایان قرن بیستم موجی از بیم ها و امیدها در مقابله با بی کیفری و اعمال عدالت جهانی نسبت به خطرناک ترین جانیان، محافل علمی و جامعه مدنی جهانی را در بر گرفت. در این راستا حامیان با تکیه بر حمایت اکثریتی شهروندان جهانی، پایان ددمنشی و بربریت و پیشگیری از فجایع هولناک جنگهای جهانی و یوگسلاوی و رواندا را نوید می دادند. اما در مقابل گروهی با دیده تردید نگریسته و با اشاره به...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
مجله تحقیقات حقوق خصوصی و کیفریISSN
دوره 1
شماره شماره 2 (پیاپی 2) 2005
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023